اتفاقا همین احساس درونم مرا به درگیری با غریزه ام واداشته...!
همین احساسی که مرا به تکاپو می اندازد...
همین احساسی که سعی در نادیده گرفتنش می کنم...اما هست...وجود دارد...
مگر گذشته ام با انسان ها یکی نبوده؟!...
انسان ها بر پایه احساس نفس می کشند...
مگر من زمانی انسان نبوده ام...؟
درسته که حالا در شب نفس می کشم اما احساس مرا در آغوش گرفته است...
من خالی از احساس نیستم...
در کنار خشم ...دیوانگی... درندگی ...غریزه ام...من عاشق می شوم...من نگران و دلواپس می شوم...من لبخند می زنم...
من آرامش دهنده و تکیه گاه می شوم...
باور کن...
موجود شب احساس هم دارد...
نظرات شما عزیزان:
خیلی آدما نگاهاشون سرده ، و این سردی آدم ها رو بی احساس میکنه .. بی احساس
پاسخ:موافقم
خون آشام و عاشقی؟؟؟مگه داریم اصن مگه میشه؟؟؟
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان Im a vampire و آدرس vampire-feeling.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته.در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 4
بازدید ماه : 12
بازدید کل : 5059
تعداد مطالب : 72
تعداد نظرات : 177
تعداد آنلاین : 1